Henri Matisse – The Conversation (1908–1912)a

درست است! غلط است!

-مال منه 

-ماله منه

کدام درست است؟ آیا واقعا این موضوع دارای اهمّیت است؟ آیا واقعا محتوای عبارت مذکور، شدیداً تحت تاثیر حضور یا عدم حضور «ه» قرار دارد؟ 

کتاب‌های متعددی در حوزه زبان‌شناسی و دستور زبان به چیستی، ماهیت و شیوه کار «زبان» پرداخته است. مرور مطالب آن‌ها، مهر تاییدی بر وجود «استانداردها و معیارها» در حوزه ادبیات و زبان را آگاهی می‌شود امّا با نگاهی دقیق‌تر، شواهد متعددی راجع به ماهیت «پویا» زبان نیز شکوفه می‌زند. عدّه‌ای برده‌وار تسلیم مطالب و آموزه‌های این کتب هستند، بدون آن‌که توجّه‌‌ای به «قراردادی بودن» شیوه کار زبان، مفاهیم، معیارها و استانداردها داشته باشند. دستور زبان و نحوه نگارش وابسته به عنصر زمان است. استناد به آن که متون گذشته را نمی‌توانیم با دستور زبان و نگارش امروزی هضم کنیم. دایره لغات امروز با دوره‌های پیشین، تفاوت بسیاری دارد. همچنان که باید آمیزش فرهنگ‌ها را در نظر گرفت و آگاه باشیم که حضور لغات بیگانه، بخش جداناپذیر زبان است. اینگونه است که برخی از صاحب‌نظران در حوزه دستور زبان، اساساً تعبیر عامیانه از «درست و غلط» در حوزه زبان را پذیرا نیستند. همه ما در اوایل دوره زندگی با الفبا و دستور زبان آشنا می‌شویم امّا در قرون پیشین که سیستم آموزشی وجود نداشته است؛ مردم را چه می‌آمد؟ هیچ، زندگی همچنان می‌نواخت! 

البته آنچه (یا آن‌چه یا آن چه) قلم پرداخت، بدان معنا نیست که استانداردها و معیارها را به دریا بسپاریم. عقل آن است که تفاوت میان متن #محاوره و #ادبی_علمی_آکادمیک را در نظر داشته باشیم. باید آگاه باشیم که کاربرد زبان و شیوه نگارش در هر حوزه چگونه است. آن هنگام که متنی علمی (مثلاً مقاله دانشگاهی) را قصد داریم، رعایت قواعد مرسوم در آن حوزه مستدل است امّا چه احتیاجی است در هنگام ارسال پیامک و توییت کردن یا بلاگ‌نویسی، حتماً تمام توجّه‌مان به شیوه نگارش و دستور زبان باشد؟

مقصود آن نیست که قواعد را رعایت نکنیم بلکه حساسیت افراطی به آن را نقد دارم. همچنان که باور دارم، اگر در هنگام نوشتن به «توصیه»های دستور زبانی و نگارشی عنایت داشته باشیم، بی‌راهه نخواهد بود. غیرمنصفانه آن است که با استناد به غلط نگارشی یا دستوری یک نفر، او را بی‌سواد پنداریم یا محتوای سخنش را تحت شعاع قرار بدهیم. حال آن که عدّه‌ای «هکسره» را دستاویز آن کرده‌اند تا به خیال خودشان، سواد را رواج باشند (در واقع فریاد آن‌که ما باسوادیم) و دیگران را احمق‌های کور از رنگ ادبی پندار! به هر جهت: برقراری ارتباط و انتقال محتوا، هدف اصلی زبان است.

و دیگر هشدار دادن به جوانان پرشور، تازه‌کار و در ضمن آسیب‌پذیر و خوش‌باوری است ممکن است به غلط تصور کنند که کتاب غلط ننویسیم را زبان‌شناسی نوشته است که به ساخت و کار زبان آگاهی کافی دارد و با نگرشی علمی آن را تالیف کرده است، پس باید آن را چون آیینه همواره پیش رو داشته باشند و از فتواهای آن پیروی کنند. من می‌خواهم به کسانی که در نتیجه خواندن این کتاب ممکن است اعتماد به نفس خود را در کاربرد زبان مادریان از دست بدهند و از این پس در هنگام نوشتن دستشان بلرزد و هنگام سخن گفتن زبانشان به لکن بیفتد که مبادا اشتباه کنند به بانگ بلند بگویم که این کتاب یک اثر زبانشناختی نیست. //بخشی از مقاله اجازه بدهید غلط بنویسیم - محمدرضا باطنی/خرداد 1362


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ringlight چگونه و چطوری Salo David وبلاگ فروشگاه فایل بروز Nicole remapdoctor123 اقامت از طریق ویزای کاری زوپ