ارباب است دیگر، کلفتی و قدرت را تصاحب دارد و حکومت بر مردمان را اختیار نازل ساخته است. از دوران حمورابی تا گلادیاتورها گرفته تا عصر پترس فداکار و امروری که اندورید باشد، اربابان بر عوام اجبار می‌ساخته و مالیات‌ستانی، بخشی ثابت از اجتماع انسان‌ها بوده و است. با لباس، امری معقول و لازم به دیدگاه نور می‌آویزد امّآ اگر شود، محسوسات قابل اندیشه و نقدی هویدا خواهد شد.

زاویه معقول و اامی آن ارتباط‌های متعددی دارد. برای عصر گذشته به جهت رسیدگی به هزینه‌های عمومی، منبعی مناسب بود امّا تاسف در نحوه اجرای آن اعتراض می‌خواند. کشاورزی که خشک‌سالی را میهمان دارد، چه گناهی است؟ داروغه که خُشک‌سالی به سوراخِ کمربندش بود و به همین مقدار، ظلم‌ها روا می‌شد. از طرفی دیگر، خزانه خرج عیاشی شاهان را هزینه بود و درصد قابل توجّه‌ای به هزینه‌های عمومی اعتنا نمی‌شد، مگر آن‌که کشورگشایی‌ها، مردم‌آزاری‌ها و کشتارها را به عنوان هزینه عمومی در نظر کنیم. ثروت‌دوزها و خان‌های مناطق نیز در استخر معافیت شنای کرال سینه می‌خواندند و نهایتاً با یک شب مهمانی برای اربابان دیگر و هزینه از دختران منطقه، معافیت را مُهرِ قطعی می‌شد. نتیجه است که سابقه مالیات‌ستانی سیاه و تیره باشد.

در فصل حاضر امّا مالیات‌ستانی فلسفه‌ای دیگر ساخته است. منطق می‌خواند که امروزه دیگر با اکتفا به ستاد مالیات‌، نمی‌شود هزینه‌های سنگین عمومی را جبران شد. از طرفی دیگر، با پیشرفت‌هایی که در قرون اخیر رخ داده است؛ کشورها از طریق منابع طبیعی و گسترش صادرات (و دیگر موارد) هزینه‌ها را انبار می‌کنند لذا نیاز چندانی به مالیات‌ستانی نخواهد بود ولیکن مالیات‌ستانی در جهت کنترل اقتصاد بسیار موثر است. البته اربابان باکی را جهت‌سوختگیری صندوق نمی‌کنند و این مردمان عادی هستند که باید برده مالیات‌های پنهان و ناپنهان باشند. درست است که در بسیاری از موارد به‌طور مستقیم مالیات واریز نمی‌شود امّا در هر قدم ما، مالیت‌های پنهان برقرار است. از قبوض آب و برق تا خرید یخچال، ایرانسل و. ذکر مثال‌های بسیار جاری است. همین خُرده مالیات‌ها در کنار مالیات‌های مستقیم (مثل فردی که میوه‌فروشی یا لوازم آرایشی دارد و لازم است مالیات مستقیم تحمیل باشد)، باعث می‌شود کلیشه «ارباب و برده» همچنان داستان کند و عوام در همین سطح نامسطح رفاهی، زندگی داشته باشند. 

راهبردی که برای مالیات‌ستانی در نظر گرفته می‌شود باید هماهنگ با ایدئولوژی حاکم بر جامعه باشد. در جامعه این کشور، عدالت و مردم‌محوری ظاهراً اهمّیت است و نقد آن است که چرا باید برای تقریباً همه‌چیز مالیات در نظر گرفته شود. حکومت باید اام باشد که حداقلِ رفاه مردمان را بی‌چون و چرا تغذیه کند لذا باید برای اوّلین‌های هر فرد مالیات در نظر گرفته نشود. مثلاً فردی که شغل میوه‌فروشی را شاغل شده است و همین مخزن درآمد را فقط دارایی می‌کند، دیگر نباید به دام مالیات هزینه باشد. از طرفی اگر قصد گسترش شغل را اعتقاد شد، برای دیگر شعبه‌ها و مشاغل مالیات‌ستانی اجبار شود. در نتیجه هر فردی که ثروت بیشتر می‌خواهد باید مالیات بیشتری را روا کند ولیکن برای حداقلِ زندگی نیازی به مالیات نباشد. این، رایجی است که محتملاً در کشورهای دیگر تا حدودی مشابه، اجرایی می‌گردد. مطلب آن است که مثلاً اگر فردی قصد خرید یک خودرو دارد (حداقل نیاز) باید از مالیات معاف شود امّآ اگر قصد دلالیِ غیرمجاز داشت (آن‌چه که بسیار جریان دارد. فرد 5 خودرو ثبت‌نام و سپس در بازار آزاد با چندمیلیون سود فروش می‌کند بدون این‌که شغل رسمی‌اش باشد) مالیات‌ها سنگین و سنگین‌تر باشند. به همان مقدار، مالیات آب، برق، سیم‌کارت و. نیز برای نخستین‌بار معافیت شامل گردد و برای دفعات بعدی، مالیات‌ها به صورت پله‌ای افزایش شود. ممکن است فردی بخواهد پنج ماشین و پنج خانه داشته باشد. باکی نیست، به جزء نیازِ حداقلی (که ممکن است حتماً حداقل یک نباشد و دو یا سه مورد نیاز باشد تا نیاز حداقلی رفع شود)، دفعات بعدی را باید پله به پله مالیات اضافه کند.

نتیجه آن‌که مالیات‌ستانی به شیوه جاری فقط منفعت اربابان را طلا دارد و بر مردمان عادی ستم می‌کند. ثروت‌های ماست‌محور و ناعدالتی‌های فراوانی نیز استوار می‌شود. قابل ذکر است که مالیات‌های خزانه‌شده نیز باید شفاف هزینه شوند و اگر سبک اخیر را پیاده‌سازی باشد، محتملاً وضعیت رفاه و عدالت بسیار مطلوب‌تر خواهد شد.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه تجهیزات توزین و تجهیزات آشپزخانه صنعتی آل اسکیل چکاوک پرواز yasdownload machinery فروش میوه خشک کن استاندارد طراحی سایت، سئو، تبلیغات در گوگل نیلو طرح گلچين مطالب اينترنتي